شعرروضه شام غریبان
از قتله گاه آید صدای تشنه کام
کسی نیست که دهد اوراالتیام
هنوز خون گلویش خشک نشده بود
که دستورحمله دادند به خیام
مگر نبودی پاره تن رسول خدا
کاش بپامی داشتندذره ای احترام
تومی روی به روی نیزه وخواهرت
میان سیل جمعیت و ازدحام
ای مسافرخدا سفر سلامت
سفرمن آغازشدبه سمت شام
****************
امروزمیان قتله گاه غوغا بود
برای بریدن سرت دعو بود
بریدند سرتوو به نیزه گذاشتند
بمیرم مادرت زهراهم آنجابود
تنت به سم اسبان پاره پاره
میان قتله گاه هل هله برپابود
یک دم تورادید دختر بی سر
گفت عمه آن تن بی سربابابود
سروده شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
---------------------